یادداشتی از داوود ضامنی؛

کرونا و فلسفه

کرونا و فلسفه
داوود ضامنی معاون فرهنگی امور استان‌ها در یادداشتی با موضوع پیامدهای بحران کرونا آورده است: واقعیت این است که کرونا تمام تاریخ بشر را تا پیش از خود به «خاطره» تبدیل کرد.
دوشنبه ۲۵ فروردين ۱۳۹۹ - ۰۰:۴۵
کد خبر :  ۱۰۸۹۶۴

 

به گزارش پایگاه خبری حوزه هنری، داوود ضامنی؛

بی‌تردید پیامدهای بحران کرونا ابعادی عمیق‌تر از فوت برخی مبتلایان، تعطیلی فضای کسب و کار و تصاعد فشارهای وارده بر جامعه پزشکان، پرستاران و کادر درمان خواهد داشت. کرونا تمام مفروضات ما را در مورد مفاهیمی که سال‌ها آنها را بدیهی و مسلم فرض کرده بودیم دگرگون کرده و آنها را به چالش کشیده است. مفاهیمی همچون خدا، زندگی، مرگ، تاریخ، اخلاق، قانون، دولت، نظم، سیاست، اقتصاد، قدرت، کشور، زمان، مکان، بازار، شرکت، سازمان، جامعه، خانواده و خیلی چیزهای دیگر و از همه مهمتر مفهوم «انسان». کرونا حامل الهیات جدیدی است. برای فهم چیستی، چرایی و چگونگی سازوکار کرونا به «فلسفه کرونا» نیازمندیم. پزشکی، میکروبیولوژی، میکروب‌شناسی و شاخه‌های علمی مشابه آن، علومی تجربی هستند که به تنهایی قادر نخواهند بود آگاهی ما را در خصوص کرونا عمق بخشند. کرونا - این ذره کوچک – بسیار هوشمندانه تمام موجودی دانش بشر را به چالش فراخوانده است.

کرونا در کمتر از چند هفته، زمان را در تاریخ به دو نیم کرد: عصر ماقبل کرونا و عصر پساکرونا. عصر پساکرونا آغاز شده است؛ چه ما آن‌را باور کنیم، چه باور نکنیم. چه آن‌را بپذیریم، چه انکار کنیم. انسان عصر پساکرونا دیگر نخواهد توانست به عصر پیشاکرونا برگردد. شاید این جمله کمی هولناک به نظر برسد. اما واقعیت این است که کرونا تمام تاریخ بشر را تا پیش از خود به «خاطره» تبدیل کرد.

بشر به اندازه‌ای که توانست تاریخ جهان را بنویسد یا بفهمد، دریافت که همه چیز امکان نابودشدن دارد. اما در مسیر پرتلاطم تاریخ جهان، چند ایده/انگاره از آغاز تاریخ تاکنون پابرجا مانده است. اولین ایده/انگاره، انگاره خداوند است. تاریخ هیچگاه نتوانست این انگاره را به فراموشی سپارد. حوادث نیز قادر نبودند انگاره خداوند را از کره زمین محو و نابود سازند. دومین ایده/انگاره، انگاره عقل است. فیلسوفان اسلامی بارها این روایت که «اَوّل ما خَلَقَ اللهُ اَلعَقل» را برای تعیین ربط و نسبت عقل کلی و عقل جزوی در عالم به کار بردند. فیلسوفان خداناباور هم بسیار تلاش کردند تا ایده/انگاره عقل را مستقل از ایده/انگاره خداوند فهم‌پذیر کنند. درازای تاریخ عقل به اندازه درازای تاریخ خداوند است.

همچون دکارت که گفته بود عمق و امتداد را به‌من بدهید تا جهان را با آن بسازم، انسان عصر پساکرونا کافی است همین دو ایده/انگاره یعنی «خدا» و «عقل» را داشته باشد تا بتواند به بازسازی تمام ایده/انگاره‌هایی که پیشتر به آنها اشاره شد دست یازد. اگر زبانشناسان بر من خرده نگیرند دوست می‌دارم این روزها تعبیری شاعرانه از کرونا در خلوت و تنهایی خود بسازم. همچنان که برخی اتیمولوژیست‌ها واژه «ایلیا» را صورت تغییریافته واژه «علی» در زبان عربی می‌دانند، دوست می‌دارم واژه کرونا را صورت تغییریافته واژه «کرآن» یا قرآن بدانم. کرونا معناهای جدیدی از قرآن برای ما خلق خواهد کرد. کرونا الهیات جدیدی برای ما به ارمغان خواهد آورد که بشر امروز سخت بدان محتاج بود و اگر روزی از یک منظر حسابرسی بتوان هزینه – فایده کرونا را برای بشر پساکرونا محاسبه کرد، خواهیم فهمید فواید آن بیش از هزینه‌های آن بوده است. البته اگر عمرمان به دنیا باقی باشد.

انتهای پیام/

ارسال نظر