نگاهی به کتاب «مفهوم بند در موسیقی کُردهای مُکریان»

نگاهی به کتاب «مفهوم بند در موسیقی کُردهای مُکریان»
کتاب «مفهوم بند در موسیقی کُردهای مُکریان» نوشته کژوان ضیاءالدینی در زمینه‌ موسیقی بخشی از کُردهای ساکن در غرب ایران است.
دوشنبه ۲۵ فروردين ۱۳۹۹ - ۰۰:۳۴
کد خبر :  ۱۰۸۹۶۱

به گزارش پایگاه خبری حوزه هنری، محمداشکان نظری؛

نوشتار حاضر مروری کوتاه است بر کتاب تازه منتشر شده‌ کژوان ضیاءالدینی در زمینه‌ موسیقی بخشی از کُردهای ساکن در غرب ایران.

در متن پیش‌ِرو ابتدا محتوای کتاب را بر دو مبنای تجربی-تحقیقی و عقلی-استدلالی مورد بررسی قرار خواهیم داد. در بررسی تجربی-تحقیقی، کوتاه، به جایگاه علمی پژوهش حاضر و کارکرد فرهنگی آن با تأکید بر جنبه‌های هویت‌ساز و در بررسی عقلی-استدلالی، به نقاط قوت و ضعف کتاب نه از منظری انتقادی بلکه با نگاهی توصیفی اشاره خواهیم کرد و در نهایت به اختصار به ارزیابی صوری کتاب می‌پردازیم.

مطالعات عالی هنر، «مفهوم بند در موسیقی کُردهای مُکریان» و بازیابی هویت فرهنگی

هویت: مفهوم هویت در دو سده‌ اخیر جزء مهمترین مباحث جامعه‌شناسی محسوب می‌شود. مانوئل کاستلز معتقد است «هویت سرچشمه معنا و تجربه برای مردم است... فرایند معناسازی بر اساس یک ویژگی فرهنگی یا مجموعه‌ای به هم پیوسته از ویژگی‌های فرهنگی که بر منابع معنایی دیگر اولویت داده می‌شود» (کاستلز، 1385: 23)

فرهنگ: فرهنگ مفهومی پیچیده، مبهم و متغیر است. کروبر و کلوکهن در سال 1952 نزدیک به سیصد تعریف از فرهنگ را ثبت کردند(کوی، 1378: 29). تیلور فرهنگ را نظامی نمادین شامل مجموعه‌ای از ادراکات، شناخت و فهم می‌داند که نه تنها به کار تعریف و تشخیص ساختارهای مدنی و اجتماعی می‌آید بلکه عامل بازتولید بخش عمده‌ای از تمدن بشری، یعنی آداب و رسوم و جهان‌بینی است. (تیلور، 1920). انسان‌شناسان کلاسیک، فرهنگ را در معنای وسیع، سبک زندگی می‌دانند. در تعریفی کلی می‌توان فرهنگ را مجموعه‌ای از نمادها، باورها، ارزش‌ها، آداب و رسوم دانست.

هویت فرهنگی: اساسا جامعه از طریق جستجوی هویت و فرهنگ بازشناخته می‌شود، شخصیت می‌گیرد و درک معنای جدید از حقیقت را باز می‌نماید(نل، 2008: 3). هویت فرهنگی نمادهای آشکار و پنهانی‌ست که مردم سعی می‌کنند با حفظ و نمایاندن آنها خود را از سایر جوامع بازشناسند. هویت فرهنگی مهمترین عامل پیوند قلبی یک جامعه است و آنقدر ریشه‌دار و عمیق است که غالبا ناخودآگاه بوده و افراد جامعه بدون آگاهی و هوشیاری بدان وابسته و پایبند هستند(ستاری 1380: 109).

یکی از چالش‌های مهم کشورهای در حال توسعه، ابهام و ضعف فرهنگی افراد جامعه در مواجهه با عناصر فرهنگی بیگانه و وارداتی جوامع توسعه یافته است. در بسیاری از کشورهای در حال توسعه، در برخورد با فرهنگ بیگانه و امپریالیسم فرهنگی، عناصر فرهنگی ملی و محلی از بین رفته یا تضعیف و عناصر وارداتی جایگزین می‌شوند. شناخت عناصر فرهنگی و ملزومات پایداری هویت فرهنگی و سپس تقویت بازنمایی آنها، نقشی اساسی در حفظ و تقویت هویت فرهنگی دارند. شاین فرهنگ را به سه سطح بالایی (ظاهری) میانی و زیرین که به ترتیب شامل مصنوعات بَشرساز، هنجارها و ارزشها و در نهایت باورها می‌شوند تقسیم می‌کند. در واقع شناخت، نگهداری و تقویت هر کدام از این سه سطح به عنوان عناصر تمایز دهنده؛ عامل حفظ، بازیابی و یا احیای هویت فرهنگی جامعه است. تولیدات هنری را می‌توان در مرحله اول جزء مصنوعات بشرساز دانست. اما در میان هنرها برخی از آنان با توجه به ویژگی‌های خاص خود، فراتر از مصنوعات ساخت بشر محسوب می‌شوند.

موسیقی به عنوان یکی از هنرها که همیشه ویژگی‌های دیگر فرهنگی را نیز در کنار و همراه خود دارد، در واقع یکی از عناصر  بسیار مهم فرهنگی است که هر سه سطح فرهنگ در آن نهفته هستند. موسیقی در مرحله اول جزء مصنوعات ساخت هر فرهنگی به حساب می‌آید، ارزش‌ها و باورهای یک جامعه به واسطه‌ همنشینی کلام، کاربرد و کارکردهای اجتماعی-فرهنگی و غیره نیز در دل موسیقی نهفته‌اند. در واقع می‌توان گفت شناساندن، حفظ، تقویت و توجه به موسیقی در هر جامعه‌ای می‌تواند از مهمترین عوامل حفظ و یا بازیابی هویت فرهنگی در آن جامعه باشد. یکی از راه‌های به وقوع پیوستن چنین هدفی، مطالعات سطوح عالی و پژوهش‌های علمی در زمینه هنر است. این مهم در میان کُردها احتمالا به شکل بارزتری نمایان می‌شود، چراکه موسیقی را می‌توان پس از زبان مهمترین عنصر فرهنگی و عامل هویتساز کُردها دانست. این عنصر مهم فرهنگی امروزه در بسیاری از مناطق کُردنشین دستخوش تغییر و تزلزل شده است و در معرض نابودی قرار دارد. عدم شناخت، حذف و یا نابودی موسیقی در هرکدام از مناطق کُردنشین به مثابه حذف مهمترین عامل هویت‌ساز و ارجح‌ترین عنصر پایداری هویت فرهنگی کُردها است. موسیقی کُردهای منطقه مُکریان در کردستان ایران به عنوان بخش بسیار مهمی از میراث فرهنگی کُردها، هم تا حدی ناشناخته باقی مانده است و هم خطر حذف آن را تهدید می‌کند.

پژوهش چاپ شده‌ کژوان ضیاالدینی با عنوان «مفهوم بَند در موسیقی کُردهای مُکریان» به عنوان پژوهشی آکادمیک، علمی و در سطوح عالی، اتفاقی ارزشمند و کم‌نظیر در جهت تجزیه‌ و تحلیل، شناخت و شناساندن این میراث فرهنگی مهم است. مطالعه و پژوهشی این‌چنین دقیق و کم‌نظیر که البته از نویسنده‌ آن با توجه به پیشینه‌ علمی و سابقه‌ آکادمیک روشن، غیر از آن انتظار نمی‌رفت، قدمی جدی در راه حفظ و تقویت یکی از مهمترین عناصر هویت فرهنگی کُردها و به طور کلی مردم ایران است. در نهایت، بدون شک، کتاب حاظر با توجه به شرایط ویژه‌ فرهنگی جامعه‌ مورد موضوع آن و خطر انقراض این گونه‌ موسیقایی و نیز انفصالِ شناختی و هویتی میان(به‌ویژه) جوانان کُرد و هویت کُردی، قطعا تلاشی‌ست بسیار ارزشمند در راه از میان بردن آن انفصال و بازنمایی هویت فرهنگی کُردها.

جایگاه علمی کتاب در میان پژوهش‌های مشابه:

به‌طور کلی تعداد و کیفیت پژوهش‌های صورت گرفته در زمینه‌ موسیقی کُردی در مقابل گستردگی جغرافیایی-جمعیتی و سابقه تاریخی-فرهنگی کُردها بسیار ناچیز است. از نظر کمی، پژوهش‌های صورت گرفته و به‌ویژه کتاب‌های چاپ شده، بدون‌شک به 100 عدد نخواهند رسید. در این میان نیز کتاب‌ها و پژوهش‌هایی که با روش علمی انجام شده‌اند بسیار اندک‌تر بوده و تقریبا آنهایی که به تجزیه‌ و تحلیل‌های ساختاری و نظری به صورت روش‌مند پرداخته‌اند، متاسفانه به شمار انگشتان یک دست نیز نمی‌رسند. کتاب حاظر بدون شک جزء ارزشمندترین کتابهایی‌ست که تاکنون در زمینه موسیقی کُردی به چاپ رسیده است. دیدگاه و بنیادهای نظری ساختارمند، تجزیه‌وتحلیل‌های روشمند، تفهیم مفاهیم فرهنگی-موسیقایی بر پایه‌ اصول عُقلایی-منطقی، دقت در انتخاب و تدوین محتوا، موضوع دقیق و واضح، اجتناب از کلی‌گویی و پایه‌های علمی قوی در تبیین مسائل، کتاب را به یکی از مهمترین کتاب‌های تاریخ پژوهش‌های هنری کُردها تبدیل کرده است.

بررسی عقلی-استدلالی، نقاط قوت و ضعف

از نقاط قوت کتاب می‌توان به ارائه‌ی تاریخچه‌ مختصر و مفید اشاره کرد. دوریِ عامدانه‌ نویسنده از طرح مباحث تاریخی که با هوشیاری و ذکاوت خاصی صورت گرفته، متن و به طو کلی کتاب را از به بیراهه رفتن و نتایج غیر علمی مصون نگاه داشته است. مقصود از بیان چنین موضوعی در واقع این است که با توجه به نبود منابع دسته اول و متون تاریخی معتبر در زمینه‌ موسیقی کُردی، طرح تاریخ‌نگارانه‌ موضوعات، امری واهی و بدون نتیجه می‌نماید که اتفاقا بسیاری از نویسندگان کتب و مقالات در زمینه‌ی موسیقی کُردی دچار چنین اشتباهی شده و بدون ارائه‌ مستندات مکتوب و معتبر تاریخی از ارزش علمی آثار خود کاسته‌اند.

نگاه قوم‌موسیقی‌شناسانه‌ Ethnomusicological) نویسنده که منجر به توجه به مسائل فرهنگی و اجتماعی شده است، نتایج پژوهش را به واقعیت نزدیک‌تر کرده است. شناخت و بررسی موسیقی به عنوان بخشی از فرهنگ و حتی به عنوان فرهنگ، بدون در نظر گرفتن شاخصه‌های اجتماعی-فرهنگی به نتایج کامل و صحیحی نمی‌انجامد. کتاب حاضر با اختصاص دادن بخشی از کتاب با عنوان «ویژگی‌های فرهنگی مُکریان» به مسائل و شاخصه‌های فرهنگی مهم و نیز حضور سیال نگاه فرهنگی در لایه‌های دیدگاه نظری که در سرتاسر کتاب مشاهده می‌شود توانسته خود را در رده‌ پژوهش‌های دقیق و جدی در حوزه‌ی موسیقی به طور کلی قرار دهد.

نویسنده در بخش‌های مربوط به مفاهیم و تعاریف توانسته بسیاری از اصطلاحات لازم و مهم به‌ویژه دو اصطلاح «بند» و «بیت» را با استفاده از تمامی نظریات ارائه شده و سطح بالای پوشش دیدگاه‌ها، به خوبی شرح و توضیح داده و آنها را تبیین و تفهیم کند. اهمیت این موضوع هنگامی روشن می‌شود که با بررسی پیشینه‌ پژوهش درمی‌یابیم که تا پیش از این، هیچگاه تعاریف دقیق، روشن و جامعی برای اصطلاحات مذکور ارائه نشده‌اند.

یکی از جنبه‌های شاهکار کتاب، آوانگاری (نُت نگاری) آوازها است. آوانگاری‌ها با دقت بسیار بالایی انجام شده و توانسته‌اند ساختار ملودی و ریتم را به خوبی مشخص کنند. استفاده از علائم مناسب در آوانگاری‌ها و توضیح و تشریح آنها در ابتدای کتاب، توانسته درک نمونه‌ها را تسهیل کنند.

مهمترین بخش کتاب که به‌منظور استخراج مبانی نظری این گونه‌ موسیقایی و در دسترس قرار دادن مصالح موسیقایی آن انجام شده، تجزیه‌ و تحلیل ساختاری و مُدال آوازها (بَندها) است که بدون تردید عالی‌ترین، دقیق‌ترین و روشمندترین بخش کتاب محسوب می‌شود. شناخت، استخراج، تبیین و تدوین مبانی نظری موسیقی در هر فرهنگی احتمالا مهم‌ترین، پیچیده‌ترین و در عین حال حساس‌ترین بخش پژوهشی هر فرهنگ موسیقایی‌ای محسوب می‌شود. نویسنده در کتاب حاضر برای اولین بار با روشی علمی به استخراج و تبیین بنیان‌های نظری موسیقی کُردهای منطقه‌ی مُکریان پرداخته است و با این کار گامی مهم و ارزشمند در جهت حفظ  و شناساندن بخشی از فرهنگ کُردها برداشته است.

یکی دیگر از ویژگی‌های مثبت کتاب همراهی نمونه‌های صوتی آوازها به صورت CD با کتاب است. بسیاری از کتب و پژوهش‌های مربوط به موسیقی‌های محلی مناطق مختلف بدون همراهی نمونه‌های صوتی ارائه می‌شوند که عملا درک کلیت کتاب و موضوع را برای مخاطبین غیر بومی ناممکن می‌کند. نویسنده در کتاب حاضر توانسته نمونه‌های صوتی با کیفیت مناسب را به صورت CD در اختیار مخاطب قرار دهد و از این طریق مخاطب را به صورت مستقیم با موسیقی مورد نظر مواجه می‌کند.

نویسنده، به بهترین شیوه نتایج حاصله از تفهیم مفاهیم، آوانگاری‌ها و تجزیه‌وتحلیل‌های نظری را به شکلی مؤثر، طبقه‌بندی‌شده و کاربردی دسته‌بندی کرده و مشخص، روشن و واضح در اختیار نویسنده قرار داده است. نتایجی که هدف غایی کتاب و پژوهش بوده و همانا تبیین و تدوین مصالح موسیقایی این گونه‌ با اهمیت از موسیقی کردها است.

نقاط ضعف:

بدون شک هیچ پژوهشی در قالب کتاب یا دیگر شیوه‌های ارائه نمی‌تواند بدون نقص باشد. در ادامه‌ بحث به برخی از نقاط ضعف کتاب که می‌توانند در ویراست‌های بعدی اصلاح شوند اشاره می‌کنیم.
یکی از نکات حائز اهمیت در بررسی فرهنگ‌های بومی استفاده از اصطلاحات بومی منطقه و عدم جایگزینی آنها با صلاحدید نویسنده است. در کتاب حاضر برخی از اصطلاحات بومی موسیقایی منطقه استفاده نشده‌اند و نویسنده، خود، اصطلاحات دیگری را که بعضا کُردی هم نیستند جایگزین کرده است که می‌توان آن را از نکات منفی کتاب به شمار آورد.

اشتباهات تایپی در برخی از بخش‌های کتاب، خواننده را با سردرگمی روبه‌رو می‌کند. گاهی در توضیح تفاوت دو اصطلاح، هر بار اشتباها فقط یکی از اصطلاحات تکرار شده که باعث شده مخاطب نتواند مفهوم مورد نظر را درک کند.

در تشریح آوانگاری‌ها تمام علائم توضیح داده نشده‌اند و همین امر موجب شده تا مخاطب در تحلیل آوانگاری‌ها با ابهام روبه‌رو شود.

در توضیح و توصیف وجه تسمیه‌ آوازها (بَندها) شکلی از عدم یکدستی به واسطهی توضیح برخی از آنها و عدم توضیح برخی دیگر دیده می‌شود. در واقع نویسنده وجه تسمیه‌ برخی از آوازها را به تفصیل بیان کرده اما در مورد برخی دیگر از آوازها هیچ توضیحی در باب وجه تسمیه‌ آنها ارائه نداده است. این مسئله از طرفی یکدستی و یکپارچگی متن را به لحاظ ساختاری و علمی دچار نقص کرده است و از طرفی دیگر باعث شده تا مخاطب نتواند به شناخت کامل در مورد همه آوازها دست یابد.

شیوه‌ نگارش واژه‌های کُردی در متون فارسی یکی از چالش‌هاییست که بسیاری از نویسنده‌های کُردِ فارسی‌نویس با آن روبه‌رو هستند. این کتاب نیز از رویارویی با چنین چالشی فارغ نبوده و نویسنده نتوانسته است یک روش جامع را برای نگارش واژه‌های کُردی استفاده کند که در نتیجه‌ آن، هم خوانش کلمات را با مشکل مواجه کرده و هم کتاب را از یکپارچگی شیوه‌ نگارش محروم کرده است.

یکی دیگر از مشکلات نگارشی کتاب، استفاده از واژه‌های هم معنی در کنار هم با استفاده از حرف ربط (و) مانند «دانگ و تتراکورد» است. در این مثال واژه‌های دانگ و تتراکورد هم معنی بوده و نباید در توضیح مفهومی خاص با استفاده از حرف ربط (و) در کنار هم بیایند و نویسنده می‌بایست از یکی از آنها استفاده کند.

استفاده نادرست از واژه‌های (زبان)، (گویش) و (لهجه) موجب گردیده تا توضیح ویژگی‌های زبانی منطقه با ابهامات جدی مواجه شود. اینکه آیا شکل تکلم مردم منطقه، زبان محسوب می‌شود، (با توجه به توضیحات نویسنده) که تردیدی نیست نمی‌تواند چنین باشد. شیوه‌ تکلم مردم منطقه‌ی مُکریان در واقع یکی از لهجه‌های وابسته به یکی از گویش‌های زبان کُردی محسوب می‌شود و نه یک زبان مستقل.
نویسنده چندین بار در متن کتاب به آوازی یا متر آزاد بودن آوازها اشاره می‌کند و توضیحی در رابطه با ریتم درونی آنها ارائه نمی‌دهد. واقعیت موسیقایی «بَند»های مُکریان از نظر ریتمیک این است که همانطور که نویسنده به درستی بیان کرده است دارای متر (وزن) مشخص نیستند، اما نکته مهم این است که این آوازها در ارائه، هیچگاه بدون قاعده‌های تقریبا مشخص زمانی-ریتمیک نیستند. در واقع تمام آوازها ریتم درونی تقریبا مشخصی دارند که هر خواننده در هر بار اجرا خیلی از آن دور نمی‌شود. در توضیح ساده‌تر، اتفاق ریتمیکی که در آوازهای مُکریان رخ می‌دهد تقریبا همانند اتفاق ریتمیکیست که در ردیف موسیقی ایرانی به وقوع می‌پیوندد. همانطور که گوشه‌های آوازی ردیف موسیقی ایران بدون متر اما با در نظر گرفتن ریتم درونی نسبتا مشخصی (کشش‌های زمانی نسبتا مشخص) اجرا می‌شوند، آوازهای مُکریان نیز چنین روالی را دارند که عدم اشاره‌ نویسنده در کتاب به این موضوع، باعث شده تا مخاطب به اشتباه دریابد که این آوازها در چگونگی زمانبندی کشش‌ها کاملا آزاد و بدون قید هستند.

اصرار در یافتن تشابه و ارتباط مُد در بندهای مُکریان با مُدهای موسیقی کلاسیک ایرانی یکی از تلاش‌های نویسنده است که در تمام متن کتاب به چشم می‌خورد. چنین تلاشی نمی‌تواند ایراد محسوب شود چه بسا می‌تواند به جهت دستیابی به نقاط مشترک و یا متفاوت میان دو گونه‌ موسیقایی، ارزشمند ارزیابی شود. اما به نظر می‌رسد با توجه به اهمیت موضوع در ذهن نویسنده و تأکید بسیار بر روی آن، طرح چنین موضوعی در فصلی جداگانه با عنوان (مقایسه‌ تطبیقی مُد در بندهای مُکریان و موسیقی کلاسیک ایرانی) منطقی‌تر، روشن‌تر و کاربردی‌تر می‌نمود.

نکته‌ نهایی که از ابهامات کتاب است عدم اشاره‌ نویسنده به چگونگی محاسبه‌ اکوستیکی فواصل موسیقایی است. استخراج اندازه‌ فواصل موسیقایی با امکانات و روش خاصی میسر خواهد شد که توضیح آن از الزامات یک پژوهش موسیقایی است که در آن سعی شده این اندازه‌ها بیان شوند. از طرفی، اندازه‌گیری فواصل موسیقایی فقط از طریق آوازِ خواننده‌ها در موسیقی‌هایی که صرفا آوازی هستند و ساز (به‌ویژه ساز دستان‌بندی) شده ندارند امری به مراتب مشکل‌تر است که موسیقی مورد تحقیق در این کتاب از این گونه‌ موسیقی‌ها محسوب می‌شود و این مسئله، نیازِ به ارائه و بیان روش اندازه‌گیری فواصل را توسط نویسنده محسوس‌تر می‌کند.

ارزیابی صوری:

اولین و مهمترین جنبه‌ قابل بررسی هر کتاب احتمالا عنوان کتاب و میزان ارتباط آن با موضوع و محتوا است. کتاب حاضر به بررسی چند جنبه‌ مهم از موسیقی منطقه مُکریان پرداخته که در این میان، بررسی مفهوم «بَند» به‌عنوان یک گونه‌ موسیقایی و تحلیل ساختاریِ ویژگی‌های کلامی-موسیقایی آن مهمترین اهداف نویسنده کتاب بوده‌اند. عنوان کتاب اما فقط به بررسی «مفهوم» اشاره دارد و مخاطب را از وجود بررسی ساختاری که اتفاقا بخش به‌غایت مهم و ارزشمند کتاب نیز هست آگاه نمی‌کند، به این معنی که در عنوان کتاب، فقط به مفهوم «بَند» در موسیقی کُردهای مُکریان بسنده شده و اشاره‌ای به تجزیه‌ و تحلیل‌های موسیقایی نشده است. از این رو می‌توان عدم شفافیت عنوان کتاب را نه الزاما با نگاهی خرده‌گیرانه بلکه با دیدگاهی کمال‌گرا، از نواقص کتاب محسوب کرد.

فهرست کتاب هرچند واضح و روشن است و مطالب با دقتی خاص به لحاظ محتوایی طبقه‌بندی شده‌اند، اما نویسنده می‌توانست با تفکیک دقیق‌تر موضوعی، دسته‌بندی‌های همگون‌تری ارائه دهد. به‌عنوان مثال وجود بخش‌های جغرافیایی، تاریخی، فرهنگی و موسیقایی همگی زیر عنوان بندِ «تعاریف و مفاهیم» احتمالا از یکدستی موضوعی بندِ دوم کتاب به مثابه یک فصل مجزا، کاسته است. از نکات جذاب فهرست کتاب استفاده از واژه‌ «بَند» به‌جای فصل یا بخش است که با توجه به عنوان کتاب و موضوع اصلی آن، نگاه رندانه و زیرکانه نویسنده را آشکار می‌کند.

بخش پیشگفتار در هر کتابی اساسا با مقدمه متفاوت است، پیشگفتار در واقع ارتباط ماهوی و مستقیم با محتویات کتاب ندارد. در این کتاب نیز هرچند پاراگراف‌های اولیه‌ پیشگفتار به طرح و تِز اصلی پرداخته، اما کلیت پیشگفتار که حاوی نکات مثبت و مهمی است را می‌توان جامع، مفید، خلاصه و گویا ارزیابی کرد.

کتاب از نظر منطق و روش تدوین، خوش‌ تدوین بوده و رابطه‌ فصل‌های کتاب به غیر از یک مورد تا حد زیادی طبیعی و منطقی می‌نماید، به این معنی که سیر تکوین و پرورش محتوا از منطقی قابل توجه پیروی می‌کند. تنها مورد استثنا در تدوین و تکوین موضوعات و محتوا احتمالا بخش «موسیقی مراسم شادمانی» در بند دوم کتاب است که در عین اهمیت و درخشانی، کمترین ارتباط محتوایی را با عنوان و موضوع کتاب دارد و در واقع ارتباط آن با عنوان و محتوای اصلی کتاب و دیگر بخش‌ها در وحدت نویسنده است و نه در وحدت موضوع.

سلامت نثر کتاب از ویژگی‌های بارز آن است. متن و کلام، بدون در نظر گرفتن موارد معدود ویرایشی و نگارشی که معمولا در چاپ اول کتاب‌ها تا حدی طبیعی می‌نماید، شیوا و رسا است. متن روشمند است و کلام در عین دوری از پیچیدگی و سخت فهمی، علمی، سنگین و با صلابت است. تنها مورد در متن که اندکی از یکپارچگی و روانی آن کاسته است عدم یکدستی در استفاده از برخی اصطلاحات موسیقایی مانند (نغمه و نت) است که نویسنده می‌توانست با انتخاب و استفاده از یکی از اصطلاحات مذکور، متن خود را یکدست‌تر ارائه دهد.

یکی از مهمترین نواقص کتاب به لحاظ صوری، ناقص بودن فهرست منابع کتاب است، در بخش فهرست منابع، نویسنده به ذکر منابع مکتوب بسنده کرده و منابع دیگر پژوهش را که شامل منابع صوتی و مصاحبه‌ها می‌شوند به صورت فهرست‌وار و در بخش منابع و مآخد ارائه نشده‌اند.

در پایان می‌توان به بهداشت چاپ کتاب اشاره کرد که انتخاب قطع، نوع کاغذ، طرح جلد و همه موارد مربوطه در کیفیتی بسیار خوب ارائه گردیده‌اند و از این رو کتاب نمره خوبی در زمینه بهداشت چاپ به خود اختصاص می‌دهد.

منابع:

ستاری، جلال (1380)، هویت ملی و هویت فرهنگ، بیست مقاله در قلمرو تاریخ و فرهنگ، تهران: مرکز

شاین، ادگار (1383)، مدیریت فرهنگ سازمانی و رهبری، ترجمه: برزو فرهی بوزنجانی، شمس‌الدین نوری نجفی، تهران: سیمای جوان

کاستلز، مانوئل (1385)، عصر اطلاعات: اقتصاد، جامعه و فرهنگ، پایان هزاره، جلد سوم، ترجمه: احد علی قلیان، افشین خاکباز، تهران: طرح نو.

کاستلز، مانوئل (1385)، عصر اطلاعات: اقتصادف جامعه و فرهنگ، ظهور جامعه شبکه‌ای، جلد اول، ترجمه: احد علی قلیان، افشین خاکباز، تهران: طرح نو.

کاستلز، مانوئل (1385)، عصر اطلاعات: اقتصاد، جامعه و فرهنگ، قدرت هویت، جلد دوم، ترجمه: احد علی قلیان، افشین خاکباز، تهران: طرح نو.

کوی، لوتان (1378)، آموزش و پرورش، فرهنگ‌ها و جوامع، ترجمه: محمد یمنی سرخابی دوزی، تهران: دانشگاه شهید بهشتی.

کریمیان، زهرا و احمدوند، علیمحمد(1391)، جامعه اطلاعاتی، هویت فرهنگی و رسالت دانشگاه‌ها، فصلنامه تحقیقات فرهنگی، دوره پنجم، پاییز، 76-47

مرادی، علیرضا (1390)، نقش میراث فرهنگی در تقویت هویت فرهنگی، ماهنامه مهندسی فرهنگی، سال پنجم، شماره 53 و 54، خرداد و تیر، 66-60
Nel. D.F and Kroeze. J. (2008). Information technologyas an agent of post modernism, University of Pretoria, 2 June 2008 (preprint).

Tylor, E (1920), Primitive Culture, New York: J.P. Putnam’s Sons

انتهای پیام/

ارسال نظر